مدیریت آموزشی

نظارت و راهنمایی آموزشی

مدیریت آموزشی

نظارت و راهنمایی آموزشی

منابع اقتدار در رهبری سرپرستی

شناسه:فاطمه کمالی تقوی دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی                                                               درس:نظارت و راهنمایی آموزشی  

 استاد فرهیخته:جناب آقای دکتر  بختیاری                                                          

مقدمه:قدرت واقتدار مفهومی است که همواره در رابطه میان افرادمعنی پیدا میکند. دارندگان قدرت باید از توانایی نسبی بیشتر نسبت به دیگران برخوردار باشند ودیگران نیز باید در عمل نسبت  به آنچه از آنان درخواست میشود متیع باشند بازرسان آموزشی نیز باید منابع قدرتی را به کار گیرند که موجب ایجاد حس تعهد در معلمان وسایر کارکنان آموزشی میگرند وبتوانند رفتار آنان را جهت بهبود آموزش تغییر دهند .

فصل دوم از کتاب سرپرستی ونظارت آموزشی سرجیوانی به منابع اقتدار رهبری سرپرستی میپردازد .

سیاست ها در فعالیت های سرپرستی میتوانند بر پایه ی یک یا ترکیبی چهار منبع اقتدارباید قرار گیرند:

اقتدار اداری که در قالب دستورات،قوانین،مقرارات،شرح وظایف وانتظارات میباشد.اقتدار اداری به شدت برسلسله مراتب وقوانین تاکید دارد و ازمعلمان انتظار میرود تا از سیستم پیروی کنند یا با عواقب آن رو به رو شوند .معلمان دریک سیستم سلسله مراتب نقش افراد زیر دست و فرمان بردار را دارند .سلسله مراتب به معنای میزان تخصص است،بنابراین سرپرستان درباره همه چیز بیشتر از معلمان عادی میدانند.پاسخگوی بیرونی به بهترین شکل جواب میدهند.لذا بازرسان آموزشی باید نیازهای معلمان را بشناسند و دوره های ضمن خدمت برای آن ها برگزار کنند،کار معلمان را به طور مستقیم سرپرستی و از نزدیک نظارت کنند تا از تبعیت آنها مطمین شوند،نحوه برانگیختن معلمان و وادار ساختن آنها به تغییر را بشناسند.

اقتدار فردی که در قالب سبک رهبری ،مهارت انگیزشی و مهارتهای روابط انسانی میباشد.این اقتدار بر پایه تکنولوژی انگیزش و مهارتهای بین فردی استوار است.سرپرستان باید جوی را در مدرسه ایجاد کنند که از ویژگیهای آن روابط صمیمی بین معلمان و نیز بین معلمان و سرپرستان است.باید انتظار داشته باشید و پاداش دهید،آنجه که پاداش دریافت کند انجام میگیرد. اهداف و علایق معلمان وسرپرستان یکسان نیستند در نتیجه هردو میبایست وارد یک معامله پایاپای شوند تا از این رو با تامین خواسته های یکدیگر هر یک به آنچه که میخواهد برسد.سرپرستان باید در تشخیص نیازهای معلمان و مدیریت افراد برای تبادل موفق خواسته ها به منظور تبعیت و عملکرد بیشتر تخصص داشته باشند.

اقتدار حرفه ای که در قالب تجربه،دانش حرفه ای تدریس ،دانش پژوهش و تخصص فردی است.معلمان بر اساس اجتماعی شدن مشترک،ارزشهای حرفه ای ،اصول حرفه ای پذیرفته شده و تخصص نهادینه شده پاسخ میگویند.باید توجه داشت هیچ روشی بهترین روش برای انجام کار نیست.در مورد دانش باید به این نکته توجه کرد که دانش عملی و دانش حرفه ای متفاوت هستند.هدف دانش عملی دیکته کردن امور نیست بلکه آگاهی دادن در مورد شیوه انجام کار میباشد.توجه کنید که اقتدار نمیتواند صرفا بیرونی باشد بلکه از خود بافت و از درون معلم نیز نشات میگیرد.اقتدار در بافت آموزشی ،حاصل مهارت و تجربه است. اقتداری که از درون معلم نشات میگیرد حاصل اجتماعی شدن و ارزشهای نهادینه شده است.در این نوع اقتدار باید معلمان را به درک روشنی از ارزشهای حرفه ای و اصول عملی پذیرفته شده برسانید.این ارزشها و اصول را به استانداردهای فعالیت حرفه ای تبدیل کنید. هر اندازه آزادی عمل که معلمان نیاز دارند در اختیارشان بگذارید.معلمان را ملزم کنید تا یکدیگر را در تامین استانداردهای حرفه ای مسیول بدانند.فرصتهایی را برای کمک،حمایتو رشد حرفه ای ایجاد کنید.

اقتدار اخلاقی که در قالب تعهدات و وظایفی است که ازارزشها،ایده ها وآرمانهای مشترک حاصل شده اند.معلمان به تعهدات مشترک و وابستگی متقابل پاسخ می گویند.مدارس اجتماعات یادگیری حرفه ای هستند.در اجتماعات اهمیت آنچه که خوب و مناسب است با آنچه که به کار می آید و موثر است یکسان است،به همان اندازه که علایق شخصی موجب برانگیختن افراد میشوند،هیجانات و باورها نیز در آنان انگیزه ایجاد می کنند،روابط بین همکاران نوعی فضیلت حرفه ای است.در اقتدار حرفه ای بازرس آموزشی وظیفه دارد ارزشها و باورهایی که مدرسه را به عنوان یک اجتماع توصیف میکنند شناسایی کند.این ارزشها  و باورهارا به هنجارهای غیر رسمی برای هدایت رفتار تبدیل کند.روابط بین همککاران و رشد اجتماعات حرفه ای را در قالب یک احساس درونی و به صورت چیزی که از وابستگی اخلاقی متقابل ناشی میشود ارتقا دهد.در پاسخ دادن به   وظایف و تعهدات به توانایی اعضای اجتماع تکیه کند.به منظور به کار بستن ارزشهای حرفه ای و اجتماعی بر سیستم غیر رسمی هنجارهای اجتماع تکیه کند.در این نوع اقتدار سرپرستان در پاسخ گفتن به وظایف و تعهدات می توانند به جای تمرکز بر کنترل کننده های بیرونی بیشتر بر توانایی معلمان به عنوان اعضای اجتماع تاکید کنند.معلمان هر چه بیشتر به مهارت های مدیریت خویشتن دست یلبند آنگاه هنجارها و ارزشها نیز خواه از اقتدار حرفه ای ناشی شده باشند و یا اخلاقی جایگزین سرپرستی مستقیم می شوند.

استفاده موثر از اقتدار اخلاقی منوط به این است که اعضای اجتماع مدرسه همگی در تصمیم گیری بر سر ایده ها همکاری داشته باشندو مستلزم این است که در سیاست ها و طرحهای اجرایی،آزادی عمل کافی وجود داشته باشد تا معلمان بتوانند تصمیمات مناسبی بگیرند.معلمان بدون آزادی عمل کافی قادر نخواهند بود که تدریس موثری داشته باشند.

 از میان انواع اقتدار میتوان به اقتدار حرفه ای و اقتدار اخلاقی توصیه کرد.نقطه قوت اقتدار حرفه ای و اخلاقی در این است که قادرند اغراد را از لحاظ اخلاقی به مدرسه و اهداف آن مرتبط سازند.درک و فهم اقتدار اخلاقی بدون استنباط از نحوه عملکرد رهبری ایده – بنیان مشکل می باشد.در رهبری ایده - بنیان افراد حول ایده ها جمع می آیند،آن ها را به اشتراک می گذارند و به طور عملی به آن ها متعهد می شوند.چنین تعهد عملی و آشکار آن ها را به تحاظ اخلاقی وادار می سازد تا ایده ها را در کار و حرفه خود به کار بندند.

نتیجه گیری:دراین نوشتاربه برسی منابعی از اقتدار پرداختیم که سرپرستان میتوانند در بهبود مدارس خود به کار می بندند جهار منبع را معرفی نمودیم :اقندار فردی ،اقتدار حرفه ای واقتدار اخلاقی .از این میان اقتدار حرفه ای و اقتدار اخلاقی بیشتر توسیه میشوند زیزا متوانند به لحاظ اخلاقی اافراد را به یک دیگر ، کارشان و مسئولیت هایشان مرتبط سازند.

منبع:سرجیوانی.توماس جی و استارات.رابرت جی(139۳)،ترجمه دکتر عبدالمحمد طاهری و محمد شعبانی،سرپرستی و نظارت آموزشی،(تهران:آوای نور).فصل دوم94-63.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.